کد مطلب:129721 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

پایمردی و شجاعت امام حسین
طـبـری بـه نـقـل از بـارقـی دربـاره شـجـاعـت امـام حـسـیـن (ع) چـنـیـن نـقـل مـی كـنـد: «بـه خـدا سـوگـنـد، هـیـچ شـكـسـت خـورده ای را نـدیـدم كـه فـرزنـدان و اهل بیت و یارانش كشته شده باشند و مانند او آرام و استوار باشد. به خدا سوگند، من هیچ كـس را نـه پـیـش از او و نـه پـس از او چـنـیـن شـجـاع و پـیـشـگام ندیده ام. من می دیدم كه پـیـادگـان سـپـاه بـنـی امـیـه از چـپ و راسـتش مانند گله ی بزی كه گرگ در میانشان افتاده باشد، می گریزند...» [1] .

در عـیـون الاخـبـار بـه نـقل از همین بارقی آمده است: «به خدا سوگند كه من شجاع تر از حـسـیـن نـدیـده ام! هـمـه فـرزنـدان و یـارانـش ‍ كـشـته شدند و نیروهای دشمن او را در میان گـرفـتند. به خدا سوگند هرگاه به آنان حمله می كرد، در برابرش چنان می گریختند كه بزها در برابر حمله شیر! او مدت زمان درازی ایستاده و با مردم درگیر بود ولی جرأت انجام اقدامی علیه او را نداشتند.» [2] .

سـیـد بـن طـاووس در نـقـلی می نویسد: «... حضرت به آنان حمله می كرد، به طوری كه سـی هـزار نـیـرویـی كه به جنگ ایشان آورده بودند، شكست خوردند و همانند ملخ پراكنده شـدنـد. آنـگـاه بـه قـرارگـاه خـویـش بـاز مـی گـشـت و مـی گـفـت: لا حول ولا قوة الا باللّه!». [3] .


ابـن شـهـر آشـوب مـی نـویـسـد: «او آن قـدر جـنـگـیـد تـا آنـكـه 1950 تـن را بـه قـتـل رسـانـد و شمار دیگری را زخمی ساخت. در این هنگام عمر سعد به سپاهش گفت: وای بـر شـمـا، آیـا مـی دانید كه با چه كسی پیكار می كنید؟ این فرزند كسی است كه از همه جنگجوتر بود. او فرزند جنگنده ی عرب است! از همه سو به او حمله كنید! آن گاه 180 تن با نیزه و چهار هزار تن با تیر به او حمله كردند!...» [4] .


[1] تـاريـخ الطـبـري، ج 3، ص 333 ـ 334؛ ر.ك: الكامل في التاريخ، ج 3، ص 295.

[2] ر.ك: عيون الاخبار، ص 134؛ سعد السعود، ص 136؛ شرح الاخبار، ج 3، ص 163؛ أنساب الاشراف، ج 3، ص 408.

[3] اللهوف، ص 105.

[4] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 111.